English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
compound compression U فشار مرکب حالت فشاری که دران لنگرپیچشی صفربوده وتمام تنشهای عمودی فشاری میباشند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
superincumbent U دارای فشار زیاد فشاری
drill press U متهای که با فشار دست یاماشین چیزی را حفر میکند مته فشاری
pascal's law U هرگاه فشاری بریک نقطه از مایع وارد شود ان فشار عینا" به تمام نقاط مایع منتقل میشود
combined stresses U تنشهای مرکب
compressive U فشاری
komi U فشاری
compressive load application U بار فشاری
compression flange U عضو فشاری
force feed oiler U روغندان فشاری
push U ضربه فشاری
pressure welding U جوشکاری فشاری
pressure welding U جوش فشاری
compressive stress U تنش فشاری
compressive stress U خستگی فشاری
pressure device U ماسوره فشاری
compressive yield point U حدجهمندگی فشاری
compression flange U سپر فشاری
force pump U تلمبه فشاری
data compaction U داده فشاری
push button switch U تکمه فشاری
thumbs U دگمه فشاری
thumbing U دگمه فشاری
constrictor knot U گره فشاری
filterpress U پالونه فشاری
hard board U تخته فشاری
filter press U صافی فشاری
pressure butt welding U جوشکاری لب به لب فشاری
achi komi U دفاع فشاری
pression pipe U لوله فشاری
press key تکمه فشاری
snap fastener U دکمه فشاری
pressboard U تخته فشاری
thumbed U دگمه فشاری
head pressure U ارتفاع فشاری
thumb U دگمه فشاری
push button U کلید فشاری
push button U دکمه فشاری
pushed U ضربه فشاری
pushes U ضربه فشاری
push shot U ضربه فشاری
push key تکمه فشاری
compression stress U تنش فشاری
compression strength U توان فشاری
compression spring U فنر فشاری
pressure sweeping U روبیدن فشاری
compression strength U مقاومت فشاری
pressure fraction U کسر فشاری
compression molding U قالبگیری فشاری
head U ارتفاع فشاری
thrust bolt U پیچ فشاری
die cast U ریختن فشاری
compression strength U تاب فشاری
duplex pressure proportioner U مخلوط کن دو فشاری
compression strength U استحکام فشاری
compression wave U موج فشاری
standard size whole brick U اجر فشاری معمولی
cold pressure welding U جوشکاری فشاری سرد
cold pressed forging U اهنگری فشاری سرد
press cutting برش دهنده فشاری
fumikumi U لگد فشاری به پایین
firing pressure device U ماسوره فشاری مین
compression molding U ریخته گری فشاری
barometric altimeter U ارتفاع سنج فشاری
centralized oil shot system U روغنکاری متمرکز فشاری
thrust hardness U درجه سختی فشاری
compression riveter U دستگاه پرچ فشاری
compression specimen U نمونه ازمایش فشاری
compression test specimen U نمونه ازمون فشاری
pressure weld U جوش دادن فشاری
brass pressure casting U برنج ریختگی فشاری
net push U ضربه فشاری از لب تور
resistance pressure welding U جوشکاری فشاری مقاومتی
pressure device U عامل فشاری مین
pressure lubrication U دستگاه روغنکاری فشاری
mae west U جلیقه نجات فشاری
pressure weldable U قابل جوشکاری فشاری
press casting U ریخته گری فشاری
compressive yield point U نقطه لهیدگی فشاری
press cast process U فرایند ریخته گری فشاری
thermit pressure welding U روش جوشکاری فشاری الومینوترمیتی
alumino thermit pressure welding U جوشکاری فشاری الومینو-ترمیتی
thermit pressure welding U روش جوشکاری فشاری حرارتی
drag in <idiom> U پا فشاری روی موضوع دیگری
pressure die casting U ریخته گری حدیدهای فشاری
pitometer log U سرعت سنج فشاری پیتومتری
pieze U واحد فشاری در سیستم غیرمتریک
tobi komi U ضربه فشاری پا در حال پرش
molten metal pressure welding U روش جوشکاری ذوبی-فشاری
pressure casting U قطعه ریخته گری فشاری
pressure die casting machine U دستگاه ریخته گری حدیدهای فشاری
bend U خمش فشاری انحنای لوله زانویی
pressure die casting process U فرایند ریخته گری حدیدهای فشاری
rolling press U الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
banging U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banged U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bangs U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bang U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
braced U گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
brace U گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
squaring U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
constant temperature pressure U welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
dial up U استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
cabin pressurization safety valve U شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressive strength U قابلیت یک جسم برای مقاومت در برابر نیروی فشاری یانیرویی که گرایش به فشردن موتاه کردن و متراکم کردن ان دارد
compound bending U خمشی که دران لنگر پیچشی صفر بوده وتنشهای عمودی کششی وفشاری فاهر میشوند
perpendicularity U حالت عمودی
verticality U حالت عمودی
plumbness U حالت عمودی
orthogonality U حالت عمودی
aplomb U حالت عمودی
erectness U حالت عمودی
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
replenishing phase U بخشی از سیکل عملکردموتورهای پالس جت که دران افت فشار داخل مجرا سبب ورود سوخت میگردد
isopiestic U حالت تعادل فشار
coefficient of earth pressure at rest U ضریب فشار خاک در حالت ازاد
secondary stresses U تنشهای درجه دوم
the i U [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
mode U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
proprietary goods U کالاهایی که دارای علامتی خاص میباشند
deliverable state U کالاهایی که در وضعیت تحویل به مشتری میباشند
current purchasing power U حسابداری که در ان نرخهای جاری مبنای محاسبه میباشند
characteristic diagram for the concrete U دیاگرام مشخصه بتن دیاگرامی که تغییر شکلهای بتن را بر حسب مقادیرمشخصه تنشهای نظیر انهانشان میدهد
characteristic diagram for the steel U دیاگرام مشخصه فولاد دیاگرامی که تغییر شکلهای فولاد را برحسب مقادیرمشخصه تنشهای نظیر انهانشان میدهد
combined influence mine U مین با مکانیسم عامل مرکب مین مجهز به مدار باحساسیت مرکب
printhead U 1-ردیف سوزن ها در چاپگر matrial-dot که حروف را به صورت مجموعهای از نقاط ایجاد میکند. 2-حالت فلزی یک حرف که برای چاپ حرف روی کاغذ در ریبون جوهری فشار داده شده است
plastogene U اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
hydathode U ساختمان پوششی گیاهان عالی که دارای عمل تراوش مایع میباشند
nuclide U انواع اتم هایی که حاوی پروتون و نوترون و مقداری نیرو میباشند
standard U دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards U دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
unidirectional composite U ساختاری که همه الیاف یارشتههای ان موازی بوده ومعمولا در جهت نیروی وارده میباشند
vertical redundancy check U بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
foreground U سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
cabin pressure U فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
agonic line U خط موسوم روی یک نقشه که نقاطی را که دارای خطا یاانحراف مغناطیسی صفر میباشند به یکدیگر متصل میکند
pressurized cabin U اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
vortex line U خطی که جهت ان در هر نقطه بر بردار دوران منطبق وخطوط مماس براین خط باجهت موضعی جریان موازی میباشند
continuous wave U امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
compensating relief valve U شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
analog U سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogues U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
vitrifying U تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analogue U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
convertor U وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case U حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
pitot static system U سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure U فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
printed U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
alternate U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plebeianism U حالت عوام یا مردم پست حالت توده
alternates U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
state of rest U حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
devitrify U از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
genitive U حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity U حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
compressor pressure ratio U نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic U دارای فشار یکسان خط هم فشار
permalloy U خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
uart U قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
spectrality U حالت طیفی حالت شبحی
transitoriness U حالت ناپایداری حالت بی بقایی
marginal case U حالت نهائی حالت حدی
spectralness U حالت طیفی حالت شبحی
cold forming U حالت دهی در حالت سرد
combined operations U عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
alpha pegasi U مرکب الفرس متن الفرس مرکب
therein U دران
an fitting U رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
thereabout U دران حدود
slideway U راهی که دران سر
therabout U دران حدود
offing U دران نزدیکی ها
it is not subject to review U دران روا نیست
therewith U دران هنگام بدانوسیله
then U انگاه دران هنگام
nautch U که دران رقاص میرقصند
low head plant U نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
i had no voice in that matter U من دران قضیه رایی نداشتم
scrinium U لوله یاصندوقی که دران طوماربگذارند
swimming bath U تن شو یاحوضی که دران شناتوان کرد
thumbhole U حفرهای که شست دران جابگیرد
polytonality U ایجاد چندلحن دران واحد
errors slipped in U اشتباهاتی دران راه یافت
thereis not a p of truth init U ذرهای راستی دران نیست
polytony U ایجادچند لحن دران واحد
pot liquor U اب ته دیگ پس از پختن سبزیجات دران
dripping pan U فرفی که چکیده کباب دران میریزد
mainstream U مسیر جویباری که دران اب جریان دارد
crate U صندوقی که چینی یا شیشه دران میگذارند
deadfall U دامی که جانوران بزرگ دران زیراوارمیمانند
crates U صندوقی که چینی یا شیشه دران میگذارند
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com